tml> صدای قلبش2 - بانوی مهتاب....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باناراحتی رسیدیم خونه

گلپسر پرید بغلم و گفت: مامان... حال بچه چطوره؟

گفتم بد نیست و رفتم دسشویی تا اشکامو نبینه

اومد عکسای سونو رو دید با هیجان گفت: وایییی چقدر بزرگ شده...دست و پاهم دراورده

بالاخره خودمو کنترل کردم و رفتم برای اماده کردن نهار

---------------------------------------------------------------------

باهربدبختیی بود برای عصر وقت گرفتم از دکترم

مطب خیلی شلوغ بود....بالاخره رفتم تو

تا سونو رو دید گفت: عزیزم میس شده جنین

همه جا برام تار شده بود و حرفاشو نمیفهمیدم

توضیحات سونو انگلیسی و اصطلاحات پزشکی بود و من سردر نمیاوردم

گفتم ینی چی خانوم دکتر؟

گفت باید کورتاژکنی عزیزم.... جنینیت تو هفته دهم قلبش ازکار افتاده

زدم زیر گریهگریه‌آور

گفت باید صبح بیای بیمارستان

ازمطب که اومدم بیرون رفتم تو بغل شوشو بی توجه ب دیگران...بلند بلند زدم زیر گریه...نمیدونستم بااون همه ذوق پسرم...حالا چطور بهش بگم...ارزوهاش.....




تاریخ : چهارشنبه 95/6/17 | 6:2 عصر | نویسنده : hiva | نظرات ()
  • زرین باکس | ام جی